تهدید نایب رئیس انجمن داروسازان: داروخانهها تصمیم گرفتهاند از پذیرش نسخه تامین اجتماعی خودداری کنند
در این روزها خبری نیز مبنی بر تهدید نایب رئیس انجمن داروسازان علیه سازمان تامین اجتماعی به دلیل عدم پرداخت حق بیمه هزینههای دارو توسط تامین اجتماعی در رسانهها منتشر شد.
بررسیها نشان میدهد اهمال کاری در سازمان تأمین اجتماعی موجب شده بسیاری از شرکتهای طرف قرارداد با این سازمان و حتی بیمهشدگان در روزهای اخیر با مشکلات عدیدهای در حوزه دارو و درمان مواجه شوند. موضوعی که در بررسیهای میدانی کاملا مشهود بود.
طی چند روز اخیر بیماران با مراجعه به برخی بیمارستانها با عدم پذیرش بیمههای تامین اجتماعی مواجه شدند، این درحالی است که خدمات درمانی و بیمارستانی بیمههای تامین اجتماعی بسیار ضعیف بوده و مراجعان در صورت نداشتن بیمههای تکمیلی به شدت از لحاظ مالی فشار زیادی را تحمل میکنند.
همچنین در این روزها خبری نیز مبنی بر تهدید نایب رئیس انجمن داروسازان علیه سازمان تامین اجتماعی به دلیل عدم پرداخت حق بیمه هزینههای دارو توسط تامین اجتماعی در رسانهها منتشر شد. به گفته او، داروخانهها تصمیم گرفتهاند در صورت ادامه این روند از پذیرش نسخ تامین اجتماعی خودداری کنند.
به گزارش دیدهبان ایران، از این رو تصمیم گرفتیم برای دریافت پاسخ سوالاتمان که چرا سازمان مذکور با این همه ورودی و منابع هنگفت مالی باید بدهکار بزرگ باشد، گفتوگویی را با مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و همچنین رییس انجمن داروسازان کشور انجام دهیم که متاسفانه مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی پاسخگو نبود، اما دکتر محمدباقر ضیاء به عنوان رییس انجمن داروسازان ایران در این باره به سایت دیدهبان ایران گفت: در گذشته بدهی سازمان تامین اجتماعی به داروخانهها با سه ماه تاخیرانجام میگرفت که یک روند عادی بود ولی با اجرای طرح دارویار بیش از 70 الی 80 درصد باربیمهای به داروخانهها اضافه شده که در صورت پرداخت نکردن حق بیمه داروخانهها طی مدت یک ماه، امکان ادامه حیات اقتصادی آنها مقدور نیست از طرف دیگر سازمان تامین اجتماعی بودجه مصوب را از سازمان برنامه و بودجه دریافت کرده اما به داروخانهها پرداخت نمیکند تا اینکه اقداماتی از طریق انجمن داروسازان با همکاری مجلس صورت گرفت و بدهی مردادماه تسویه و شهریوربه بانک ارجاع شده، در حال حاضر بدهی مهرماه واریز نشده است.
ضیاء افزود: این درست نیست که روند پرداخت بدهیهای تامین اجتماعی با تاخیر 3 الی 4 ماهه انجام شود و انجمن داروسازان با تهدید و رایزنی، بدهی خود را دریافت کند زیرا داروخانهها توان ادامه کار نخواهند داشت.
او ادامه داد: برای طرح دارویار، سوبسید و یارانهای در نظرگرفته شده که انجمن داروسازان بارها از سازمان برنامه و بودجه درخواست دریافت مستقیم آن را داشته، مثل ارایه سوبسید به بنزین و نان که در عمل اتفاق افتاده و نتایج مثبتی هم داشته است.
یارانه «دارویار» کجا میرود؟
ضیاء ضمن اعتراض به پرداخت سوبسید دارویار به سازمان تامین اجتماعی گفت: چندین بار از سازمان برنامه و بودجه درخواست کردهایم که مبالغ بدهی داروخانهها به تامین اجتماعی واریز نشود زیرا این مبلغ در تامین اجتماعی صرف اقدامات دیگری میشود و انجمن همیشه باید به دنبال اخذ بدهیهای خود باشد که پذیرفتنی نیست.
او اظهار داشت: تاخیر پرداخت با زمان 10 روزه هم قابل قبول نیست چونکه تامین اجتماعی این منابع مالی را میگیرد اما پرداخت نمیکند.
رییس انجمن داروسازان به تفاهمنامه امضاشده بین سازمان تامین اجتماعی، برنامه و بودجه و غذا و دارو مبنی بر پرداخت مستقیم بودجه برای مطالبات داروخانهها بدون وقفه، اشاره کرد و اطلاع داد: در شرایط فعلی هزینههای خرید دارو بسیار گران شده و داروخانهها برای تامین دارو باید نقدینگی داشته باشند که با این نحوه پرداخت، امکانپذیر نیست.
او در پاسخ به این سوال دیدهبان ایران که چرا پرداخت بدهی سازمان تامین اجتماعی به داروخانهها با تعلل همراه بوده، افزود: دلیل اصلی این تاخیر این است که در زمان انعقاد تفاهمنامه از انجمن داروسازان به عنوان ذینفع اصلی دعوت نمیشود و سه سازمان به تنهایی و بدون مشورت و همکاری انجمن، توافق میکنند حتی نماینده سازمان غذاودارو با انجمن تشریک مساعی ندارند.
آیا تأمین اجتماعی انجمن داروسازان را دور میزند؟
او خاطرنشان کرد: مشورت گرفتن و نظرخواهی در ذات این سازمانها نیست در صورتی که برای چنین تصمیمگیری مهم و حیاتی مرتبط با طرح بزرگ ملی، مشورت الزامی است و دریافت بودجه انجمن به این شکل و روند با رایزنی و پیگیری مداوم، شدنی نیست.
رییس انجمن داروسازان گفت: داروخانهها نیاز به تشویق و ایجاد انگیزه برای ادامه کار دارند نه اینکه هرروز برای دریافت حق خود با مشکل مواجه باشند، این در حالی است که داروخانهها برای اجرایی کردن طرح نسخه الکترونیک نهایت همکاری را با سازمان تامین اجتماعی داشته و مقرر شد 4 هزارتومان برای هر نسخه به داروخانهها تعلق بگیرد که بعد از جا افتادن این طرح به دلیل تصمیم مجلس، مبلغ اختصاصی هم حذف شد که این کار از عجایب روزگار محسوب میشود!
ضیاء در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا از انجمن داروسازان به عنوان عضو اصلی دعوت به عمل نمیآید، گفت: این سازمانها اصولا اعتقادی به مشورت ندارند و بخش عمدهای از مشکلات موجود بهخاطر عدم همکاری و نظرخواهی از ذینفعان تاثیرگذار است تا جایی که حتی یک جلسه برای تصمیمگیری مالی با انجمن برگزار نکردهاند و در موقعیتهای حساس و نگران کننده هم با مکاتبات و پیگیری به نتیجهای نمیرسیم در حالی که با مدیریت قوی و یکپارچه باید برنامه پرداخت بدهی داروخانهها در موعد مقرر بدون هیچ تاخیری انجام شود زیرا داروخانه تمام نقدینگی خود را برای خرید دارو هزینه کرده و نمیتوانند فشار بیشتری را تحمل کنند.
او در مورد اینکه برخی بیمارستانها، بیمه تامین اجتماعی را قبول نمیکنند، گفت: نباید کار به جایی برسد که تصمیمگیریهای این چنینی گرفته شود زیرا قرار بود از ماه آینده در صورت عدم پرداخت بدهی، داروخانهها نیزاز پذیرش نسخ تامین اجتماعی خودداری کنند، پذیرش نسخهها طی این مدت فقط بهخاطر فشار اقتصادی بر مردم بود و ما واقعا از آنها خجالت زدهایم.
او در پاسخ به این سوال که منابع مالی تامین اجتماعی نسبت به سازمانهای دیگر کمتر دچار مشکل بوده، پس به چه دلیل برای پرداخت بدهیهایش تعلل میکند، افزود: در این مورد اطلاعی ندارم اما به این موضوع کاملا واقفم که اگر بیمه همکاران را با تاخیر یک روزه پرداخت کنیم مشمول جریمه میشویم اگر این جریمه قانونی و شرعی است چرا خود سازمان تامین اجتماعی مشمول جریمههای عدم پرداختی خود (طی 3-4 ماه) در موعد مقررنمیشود؟
دود اهمال کاری تامین اجتماعی به چشم مردم میرود
به گزارش وبسایت دیدهبان ایران، در مبحث دیگر، با مراجعه به یکی از درمانگاههای تامین اجتماعی به خوبی درمییابیم که این درمانگاهها نیز مانند سایر درمانگاهها یا مراکز بیمارستانی با مشکلات عدیده و در برخی مواقع باورنکردنی مواجه هستند.
سخت بودن یا غیرممکن بودن نوبت دهی، ازدیاد جمعیت و بیماران، عدم تناسب امکانات با بیماران، بینظمی و بیبرنامگی، نبود تختهای بستری مناسب در بیمارستانها و حتی درمانگاهها و درکل فرسودگی برخی مراکز قابل توجه است.
از همه مهمتر نوع دیدگاه و نگاه به بیمار در بیشتر مراکز درمانی تامین اجتماعی از بالا به پایین است تا حدی که متصدی صدور ویزیت، کارکنان بخش تزریقات و حتی پزشکان نیز رفتاری ناپسند و غیرمعقول داشته و نوع برخوردها باعث شده بسیاری از بیماران از نحوه خدمات و برخورد پرسنل رضایت حداقلی هم نداشته باشند.
به طور مثال برخی پزشکان درمانگاههای تامین اجتماعی فشارخون بیمار را به بهانه نداشتن دستگاه فشارخون بررسی نمیکنند در صورتیکه تنظیم و اطلاع از فشار خون بسیاری از بیماران و مراجعان به خاطر کهولت سن یکی از بدیهیات، ملزومات و از حقوق اولیه آنها محسوب میشود ولی پزشک مسوولیت این کار مهم و حیاتی را به بخش تزریقات آن هم در صورت اصرار و درخواست بیمار ارجاع میدهد.
از طرف دیگر در روزهای شیوع بیماریهای ویروسی معضلات فوق چندبرابر شده و برای این بازه زمانی هیچ تغییری در روند پذیرش بیمار وجود ندارد و به همین طریق مراجعان هرروز کلافهتر و شاکیتر از روند کاری درمانگاهها و بیمارستانهای تامین اجتماعی هستند. سازمان+تامین+اجتماعی
پول تأمین اجتماعی کجا هزینه میشود؟
بدون تردید قصه پرغصه بیمارستانها و مراکز درمانی حتی بیمارستانهای خصوصی برهیچ کس پوشیده نیست و همه مردم جامعه نسبت به آن واقفند اما سوال مهم و اساسی این است تامین اجتماعی به اقرار مسوولان ذیربط یکی ازسازمانهایی است که نسبت به دیگر ارگانها درآمد قابل قبولی دارد ضمن توجه به این مطلب که برخلاف تصور برخی از افراد، سازمان تامین اجتماعی یک سازمان دولتی نیست، بلکه این سازمان عمومی و غیردولتی بوده که بخش زیادی از منابع مالی آن از حق بیمهها تامین میشود. این سازمان بودجه دولتی نداشته و وابسته به درآمد زایی خود است.
حال این سوال مطرح است وقتی بیش از ۴۲ میلیون نفر وابسته مستقیم و غیرمستقیم در این سازمان حضور دارند و اصلیترین منبع درآمدی این سازمان از حق بیمهای است که مردم تحت هر شرایطی آن را پرداخت میکنند و در صورت کسری پرداخت یک ریال هم، بیمهها به سرانجام نمیرسد حتی مشمول جریمه نیز میشوند چرا بیمهگر باید در حسرت دریافت حداقل خدمات بوده و هر روز انتظار شرایط بدتر و نامساعدتر داشته باشد؟
کاملا واضح است یکی از دلایل اختلاسهای کلان در این سازمان ناشی از درآمدهای کلان تامین اجتماعی است بنابراین انتظار میرود با شفافسازی درآمدها و نظارت صحیح، خدمات بهتر و بیشتری عاید مردمی که تحت بدترین شرایط اقتصادی هم ناچارند به خاطر استفاده از خدمات تامین اجتماعی هزینههای تورمی و بالای آن را پرداخت کنند، شود.
براساس تحقیقات میدانی، بخش زیادی از اقشار ضعیف جامعه که شغل و کار آزاد دارند از بیمه با شرایط سخت هم محرومند. یک مغازهدار در مورد نحوه پرداخت حق بیمه خود گفت: هرسال پرداخت بیمه به میزان عجیب و غریبی افزایش مییابد به طوریکه باید از خرج خانواده و هزینه فرزندانم کم کنم تا بتوانم مبالغ بیمه را ماهانه بپردازم در حالی که این بیمه هیچ دردی از ما درمان نکرده و برای هزینه ویزیت پزشک، دارو، بستری، دندانپزشکی و… هیچ کاربردی ندارد فقط و فقط به خاطر نگرانی و ترس از آینده خانواده (از کارافتادگی و فوت)، خودم را آب و آتش میزنم تا بتوانم هرماه پول بیمه را پرداخت کنم در صورتی که به هیچوجه منصفانه نیست.
بیمههایی که سوهان روح بیمهشدگان هستند
پدر یک خانواده سه نفره هم از نحوه بیمهشدنش بسیار گلهمند بود، دراین باره به دیده بان ایران گفت: برای بیمهشدن به صورت آزاد و پرداخت مبالغ چندبرابری هم باید مراحل دشوار هفتاد خان رستم را طی کنیم به عنوان مثال انجام معاینات پزشکی قبل از بیمهشدن و نداشتن بیماری خاص و هزینهبر برای بیمه جای تعجب دارد یعنی اگر فردی دچار بیماری سخت و یا نقص عضو باشد باید بمیرد!
او نسبت به خانوادهاش و شرایط اقتصادی طاقت فرسای جامعه امروز بسیار نگران و پریشان بود و گفت: توانایی پرداخت حق بیمه تامین اجتماعی را به خاطر تورم هرساله ندارم به همین دلیل بیمهام قطع میشود و برای تمدید مجبورم همان مسیررفته را با صرف هزینههای چندبرابری، بروم.
او ادامه داد: کشور ما از نظر ذخایر نفتی و گازی در تمام دنیا زبانزد است اما مردم کشور ما از کوچکترین حق و حقوق شهروندی برخوردار نیستند و استرس و نگرانی یار و همدم همیشگی قشر آسیبپذیر و فقیر شده است.
یک پدر معلول هم که در تصادف پای خود را از دست داده و دارای زن و دو فرزند است نیز با صدای بغض آلودش از نداشتن بیمه قبل از تصادفش گلهمند بود و گفت: نداشتن درآمد کافی برای مخارج هزینههای زندگی باعث شد تا نتوانم تحت پوشش بیمه قرار بگیرم. بعد از تصادف به دلیل معلولیت توان کارکردن ندارم وبه خاطر نداشتن بیمه، هیچ ازکارافتادگی و یا مستمری دریافت نمیکنم. خودم و خانوادهام در وضعیت اسفبار و سختی به سر میبریم.
او افزود: مبالغ واریزی ارگانهایی مانند بهزیستی نیز هزینه یک روز زندگی امروزی را کفاف نمیدهد چه برسه به یک ماه! کشورمان روی نفت خوابیده ولی بعضی مردم سرزمینم در حسرت و دشواری حداقلها زندگی میکنند و میمیرند.
کاملا واضح است که تمامی مسوولان مربوطه نسبت به این واقعیتها اشراف کامل دارند اما موضوع مهم این است که چرا در هیچ دولتی تحول بنیادی و اساسی صورت نمیگیرد و همچنان آحاد جامعه باید فشارهای به ناحق و ناعادلانه را تحمل کنند؟؟