افسانه‌های درباره خواب‌آور و اعتیادآور بودن داروهای روانپزشکی

فوق تخصص روانپزشکی، با اشاره به تاثیر مستقیم سلامت روان بر افزایش کیفیت زندگی افراد، گفت: متاسفانه برخی افراد، تصورات اشتباهی در خصوص سلامت روان دارند.

جمال شمس، به شایع‌ترین باورهای غلط و متداول درباره درمان با داروهای روانپزشکی اشاره کرد و افزود: فردی‌که به بیماری‌های روان مبتلا است به طور مثال افسردگی یا اضطراب دارد و به پزشک مراجعه نمی‌کند دقیقاً مثل کسی است که مبتلا به بیماری قلبی یا فشار خون است و به درمان اهمیتی نمی‌دهد.

به گزارش فارماتودی به نقل از خبرگزاری مهر، او با اشاره به این باور غلط که تمامی داروهایی که در روانپزشکی برای درمان بیمار استفاده می‌شود خواب‌آور است، اظهار کرد: داروهایی که برای اختلالات روان تجویز می‌شود بسیار متنوع هستند و این باور که به محض مراجعه به روانپزشک داروهایی به شما تجویز می‌شود که مدام در رختخواب باشید و از درس، کار و زندگی باز می‌مانید، باور و تصور اشتباهی است.

تمامی داروها خواب‌‌آورنیستند

شمس با بیان اینکه بسیاری از مبتلایان به بیماری‌های روان به دلیل تفکرات اشتباه نسبت به داروهای روان درمانی به پزشک مراجعه نمی‌کنند، ادامه داد: این افراد حاضرند رنج ناشی از اختلالات روان را تحمل کنند اما از ترس خواب‌آور بودن این داروها که متأسفانه باوری غلط است به پزشک مراجعه نکنند.

فوق تخصص روانپزشکی تاکید کرد: داروهای روانپزشکی بسیار متنوع هستند، داروهایی مانند داروی ضد افسردگی، داروهای ضد اضطراب، داروهای خواب‌آور و ضد تشنج و هزاران داروی دیگر، بنابراین این‌که لزوماً تمام داروهای روانپزشکی خواب آورند، غیر منطقی است.

او در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا داروهای روانپزشکی اعتیادآورند یا خیر، خاطرنشان کرد: برای یافتن پاسخ درست به این سوال لازم است بدانید که مشکلات و اختلالات روان همانند سایر بیماری‌ها هستند، بیماری که‌به دلیل ماهیت بیماری باید دارو را در بازه زمانی طولانی استفاده کند به اشتباه تصور می‌کند به دارو اعتیاد پیداکرده است.

شمس ادامه داد: در واقع مسئله اصلی این است که ماهیت بیماری سبب می‌شود که دارو برای بازه زمانی طولانی استفاده شود به طور مثال فردی‌که به وسواس، اضطراب و یا افسردگی مبتلاست، این بیماری هم مثل بیماری فشار خون و یا قند خون است، اگر این فرد برای مدت طولانی دارو مصرف کرده باشد و به یکباره دارو را قطع کند قطعاً نشانه‌های بیماری دوباره برمی‌گردد، این ماهیت بیماری است و ارتباطی به دارو ندارد.

او در ادامه با اشاره به این‌که برخی تصور می‌کنند مبتلایان به بیماری روان تا پایان عمر با این بیماری دست‌به گریبانند، خاطرنشان کرد: ابتلاء به هر اختلال یا مشکلی در سلامت روان لزوماً به‌معنای این نیست که تا پایان عمر با آن دست‌به‌گریبان می‌مانیم، تجربه هر فردی در بیماری‌های روانی متفاوت است.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افزود: بعضی افراد ممکن است دوره‌هایی از بیماری را تجربه کنند و در فواصل این دوره‌ها به حالت عادی برگردند و بعضی دیگر ممکن است از مشاوره، دارو یا روش‌های درمانی دیگر برای ایجاد تعادل در زندگی خود استفاده کنند، حتی ممکن است یک درمان برای تمام افراد کاربرد نداشته باشد و بعضی افراد احساس کنند بیماری روانی‌شان کاملاً درمان نشده و در مقابل بعضی دیگر ممکن است رفته‌رفته علامت‌های دیگری هم احساس کنند با این حال، بسیاری از مبتلایان به بیماری‌های روان درمان می‌شوند.

داروهای روانپزشکی کم اثر یا بی‌اثر نیستند

شمس به باور غلط دیگری مبنی بر این‌که این برخی افراد ادعا می‌کنند داروهای روانپزشکی در آن‌ها کم اثر یا بی‌اثر است و با این تصور یا دارو مصرف نمی‌کنند یا بعد از چند روز مصرف آن را قطع می‌کنند، توضیح داد: داروهایی که برای درمان روانپزشکی استفاده می‌شود، به غیر از داروهای خواب‌آور اثر آنی و لحظه‌ای ندارند، معمولاً این داروها بعد از این که جذب بدن می‌شوند باید وارد مغز شوند تا تغییراتی در ناقل‌های شیمیایی و گیرنده‌های عصبی ایجاد کنند و پس از آن تأثیر دارو مشخص می‌شود، این روند حداقل به سه تا چهار هفته زمان نیاز دارد.

فوق تخصص روانپزشکی ادامه داد: زمانی می‌توانیم ادعا کنیم یک دارو اثر ندارد که حداقل یک ماه از زمان مصرف آن گذشته باشد.

او افزود: همان‌طور که در مورد درصد کمی از مبتلایان به انواع بیماری‌ها دارو کم‌اثر یا بی‌اثر است و این افراد به‌ناچار تحت اعمال جراحی قرار می‌گیرند، در روانپزشکی هم این موضوع مصداق دارد، درصد کمی از بیماران به درمان‌های معمول پاسخ مناسبی نمی‌دهند و باید در این موارد از روش‌های دیگر و سایر مداخلات درمانی کمک گرفت.

شمس در ادامه تأثیر ژنتیک در ابتلاء به بیماری‌های روان را مورد توجه قرار داد و افزود: این موضوع که ژنتیک در تمام بیماری‌ها که روان هم از آن مستثنی نیست نقش دارد موضوعی انکار نشدنی است ولی به این معنا نیست که لزوماً چون در خانواده‌ای بیماری روان در برخی اعضای خانواده وجود دارد مابقی افراد خانواده هم به این بیماری مبتلا می‌شوند.

او ادامه داد: تمام بیماری‌ها مجموعه‌ای از مداخلات محیطی و بیولوژیکی هستند که یکی از این عوامل ژنتیک است.

مگر دیوانه‌ام که به روانپزشک مراجعه کنم

فوق تخصص روانپزشکی با اشاره به این‌که بسیاری از مبتلایان به اختلالات روان از مراجعه به روانپزشک هراسانند به این باور اشتباه که برخی می‌گویند مگر دیوانه‌ام که به روانپزشک مراجعه کنم اشاره کرد و توضیح داد: متأسفانه مشکل اینجاست که هنوز ماهیت بیماری‌های روان در بین بسیاری از مردم جا نیفتاده است، همانطور که قلب و ریه دچار بیماری می‌شود مغز ما هم دچار بیماری می‌شود.

او با یادآوری اینکه تفکرات انسان تحت کنترل مغز است، افزود: هیجانات، رفتار و تفکر تحت کنترل مغز است و اگر به هر دلیلی در این روند اختلالی ایجاد شود، نمی‌توان بر رفتار و هیجانات کنترل داشت، این تفکر که اصطلاحاً فقط افراد مجنون و دیوانه به پزشک مراجعه می‌کنند کاملاً غلط است و اساساً کسانی که چنین نگرشی به بیماری‌های روان دارند، نسبت به شرایط خود بینش نداشته و قضاوت‌های آنان مختل است.

شمس به باوری اشتباه دیگری مبنی بر اینکه می‌توان با استفاده از برخی مواد مخدر کنترل بیشتری به رفتارهای خود داشت اشاره کرد و گفت: بسیاری تصور می‌کنند وقتی از ماده مخدری استفاده می‌کنند، بر رفتارهای خود کنترل بیشتری دارند و یا مخدر درمان درد آن‌هاست، این افراد معمولاً دارو را مصرف نمی‌کنند و به‌جای آن ماده مخدر استفاده می‌کنند نکته اینجاست که اگر هم برخی مواد مخدر نشانه‌های بیماری را کم کنند فقط این موضوع برای بازه زمانی کوتاه اثر دارد و این مواد در بازه زمانی بیشتر درمان‌ها را پیچیده‌تر و سخت‌تر می‌کنند.

به اشتراک بگذارید

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *